سه‌شنبه ۹ دی ۱۴۰۴ - ۱۵:۵۳
اشعار ناب | ولادت امام جواد علیه‌السلام

حوزه/ اشعار ناب و زیبا در مدح امام جواد علیه‌السلام در مضامین شوق و محبت به مبارک‌ترین مولود شیعه را به تصویر می‌کشد.

به گزارش خبرگزاری حوزه، مجموعه‌ای از اشعار ناب و برگزیده با محوریت اهل بیت علیهم‌السلام، به مناسبت ولادت حضرت جواد الائمه علیه السلام تقدیم شما فرهیختگان می شود.

من از ازل گدایم و او از ازل جواد
مثل‌ رضا و مثل‌ خودش‌ بی بَدَل جواد
با روی خوش گذاشت به سائل مَحل جواد
در جُود و در کرم شده ضَربُ المَثَل جواد
((صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد))

دست خُداست دست امامِ جوادِ من
عرش خُداست روضه‌ی باب المُرادِ من
لطف زیاد اوست که مانده‌ به یادِ من
یک‌جمله است نغمه‌ی هر بامدادِ من
((صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد))

او را دلیل بارش باران نوشته اند
در مدح او ملائکه قرآن نوشته اند
چشم و چراغ شاه خراسان نوشته‌اند
روی عقیق دست کریمان نوشته اند
((صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد))

با مَست حُبِّ او سخن از مُستَحَب مگو
شهد لبش که هست به ما از رُطب مگو
ما با غمش خوشیم بیا از طرب مگو
در پرده‌ای بلند بخوان ؛ زیر لب مگو
((صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد))

دل یاکریم گفت و زبان یاجواد گفت
باید نیاز خویش به بابُ المراد گفت
گنبد زبان گشود و دم گوش باد گفت
شد برکتش زیاد کسی که زیاد گفت
((صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد))

ماییم سائل سر بازار کاظمین
هستیم تا همیشه بدهکار کاظمین
بیچاره‌ی رضا و گرفتار کاظمین
گفتیم با تمامی زوّار کاظمین
((صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد))

تنها به بذل دست تو دارد نظر فقیر
اینجا نیامده‌ست پی سیم و زَر فقیر
پُرکرده‌است‌ کیسه‌ی‌خود را اگر فقیر
یک بار گفته از سر شب تا سحر فقیر
((صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد))

ای دل به شادی دل آل عبا بخوان
پیوسته با اهالی ارض و سما بخوان
در صحن با صفای امامِینِ ما بخوان
مصراع آخرست بیا با رضا بخوان
((صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد))

«محمدقاسمی»

__________________________________________________

خبر آمد نشود دست گدا رد امشب
دیدنی گشته کرمخانه‌ی مشهد امشب

باز هم نغمه لب آیه‌ی اعطینا شد
صلواتی بفرستید رضا بابا شد

آنکه او را به جهان نیست برابر آمد
یک رضاجان دگر، قند مکرر آمد

مژده وصل به کنعان ِ فراق آمده است
حضرت ضامن آهوی عراق آمده است

آمده باب مراد همه دنیا بشود
آمده تا همه‌ی زندگی ما بشود
آمده یک نفره لشکر بابا بشود
آمده منتقم حضرت زهرا بشود

به کریمان جهان داد کرم یاد، جواد
غالبا بیشتر از خواهش ما داد، جواد
رمز هر معجزه ی پنجره فولاد، جواد
خانه آباد کند، خانه‌اش آباد، جواد

می دهد مثل رضا حاجت ما، نشنیده
” گوش این طایفه آواز گدا نشنیده “

حضرت بنده نوا ، ای کرم رویایی
شرف الشمس ِ جوانان ِ بنی الزهرایی
از طفولیت خود نه، ز ازل آقایی
حرز دادی به عدویت، چه دل دریایی

حضرت عشق مگر لطف تو پایان دارد ؟
با شما ناشدنی ها همه امکان دارد
خانه ات ثانیه به ثانیه مهمان دارد
کاظمینت چه قدَر بوی خراسان دارد

رو به تو کرد بیابان و گلستان برگشت
مور آمد در ِ این خانه، سلیمان برگشت

آمدی تا که کنی راه علی را کامل
شد ز تیغ دو دم ِ نطق ِ تو رسوا باطل

ای امید همه ، دریای کرامت، الغوث
قمر ِ شمس ِ شموس آه ز ظلمت، الغوث
گم شدم ، ای پدر هادی امت، الغوث
کی رسد پی سحر این شب غیبت، الغوث

«محمد حسین رحیمیان»

_________________________________________

بی نوایم من نوایم می دهی؟
تشنه ام آب بقایم می دهی؟
من مریضم تو شفایم می دهی؟

می کنی دل های غمگین را تو شاد
یا جواد و یا جواد و یا جواد

تا دلم تنگ حریمت می شود
عاشق خُلق رحیمت می شود
سائل دست کریمت می شود

من مریضم تو مرا هستی مراد
یا جواد و یا جواد و یا جواد

ای مرا تو چشمه ی خیر کثیر
من فقیرم تو کریمی بی نظیر
دست این افتاده از پا را بگیر

کز ازل بر درگه تو سر نهاد
یا جواد و یا جواد و یا جواد

مرهمی بر جان بیمارم بده
شمعی از بهر شب تارم بده
برگه ی آزادی از نارم بده

تو شفیع ما سوائی در معاد
یا جواد و یا جواد و یا جواد

«سید هاشم وفایی»

__________________________________

نشسته ام بنویسم گدا نمی خواهی؟
میان خانه ی خود بینوا نمی خواهی؟

نشسته ام بنویسم کریم یعنی تو
کریم زاده تو حاجت روا نمی خواهی

شنیده ام که عطایت زبانزد همه است
نیازمند برای عطا نمی خواهی

قسم به روی شما خوب می شوم آقا
فقط بیا و نگو که مرا نمی خواهی

هرآنکه بسته به چشمت دخیل سیّدنا
نشسته روی پر جبرئیل سیّدنا

من آمدم که بگویم به تو سپاسم را
و جمع می کنم این بار من حواسم را

که تا دگر نبرم یأبنَ فاطمه هرگز
به غیر کوی شما دست التماسم را

به غیر نان شما که نخورده ام هرگز
ببین زبان و دهان نمک شناسم را

زمینِ مُرده ی مردم دوباره احیا شد
از آن زمان که بر این خاک پا نهادی تو

تجلّی نبی و حیدر و حسین هستی
که با تهاجم هر فتنه در جهادی تو

من از علاقه و عشقت به مادرت زهرا
مُحبّ حضرت زهرا شدم خدا را شکر

من آنقَدَر به شما می دهم سلام آقا
که آخر از تو عَلَیکَ السّلام می گیرم

اگرچه بال و پرم زخمی از زمانه شده
من از دوای شما التیام میگیرم

کبوترم که شدم جلد گنبد زرّین
فقط پر از سر این برج و بام می گیرم

غلام هیچکسی جز شما نخواهم شد
گدای کس به جز إبن الرّضا نخواهم شد


امیر هر دو سرا یا جواد ادرکنی
نظر نما به گدا یا جواد ادرکنی

به حقّ مادرتان فاطمه قسم آقا
بخر مرا ز وفا یا جواد ادرکنی

رود به سوی بهشت خدا، هر آنکس که
تو را نموده صدا یا جواد ادرکنی

نشسته ام که بگیرم برات رفتن خود
به شهر کرب و بلا یا جواد ادرکنی

تویی تو زاده ی شمسُ الشّموس یا مولا
علیّ اکبر سلطان طوس یا مولا

«محمد جواد پرچمی»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha